مقدمه
اربعین، پدیده ای است که در میان مذاهب ظهور و بروز یافته است؛ اما اثرها و پیامدهای آن منحصر به میدان مذهب نمی شود. این پدیده، پیامدهای جدی دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی داشته است و خواهد داشت. از طرفی دیگر پیش بینی می شود که این پدیده ی عظیم در حال شکلگیری، در آینده ی نزدیک، یکی از متغیرهای تاثیرگذار در سطح معادلات ی و مبادلات فرهنگی و تحولات اجتماعی منطقه در پنج سطح تحلیل مناطق مرزی غرب کشور، مرزهای ملی، ابعاد منطقه ای، کشورهای اسلامی و در نهایت معادلات بین المللی خواهد بود.
بازنمایی رسانه ای پدیده ها در عصر رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی می تواند به شکل گیری واقعیتی فربه و متفاوت از واقعیت پدیده ها در جهان خارج کمک کند. هر پدیده ای که در سطح بین المللی به هر دلیلی ارزش خبری می یابد، بالقوه می تواند موضوع یک تحریف رسانه ای واقع شود که متاثر از شرایط زمینه ای و اهداف پنهان فرهنگی و رسانه ای عمل کند.
به علت اهمیت این پدیده ی جهانی، مطالعه ی آن ضروری است. در این مطلب به طور اختصاصی به چرایی احتمالی افزایش تصاعدی میزان مشارکت در اربعین میان ایرانیان و همچنین بعد رسانه ای آن و انحرافات رسانه ای که در این زمینه رخ می دهد، می پردازیم. همچنین در آخر به بعد فردی شده ی رسانه ای آن و بازنمایی در شبکه های اجتماعی، اشاره می کنیم.
چرایی های احتمالی افزایش تصاعدی میزان مشارکت در اربعین میان ایرانیان:
چرا مشارکت در این پدیده در مقایسه با سایر پدیده های فرهنگی و اجتماعی، این افزایش چشمگیر را داشته است؟ پاسخ به این پرسش، از این رو مهم است که با احاطه بر متغیرهای عامل و دخیل در افزایش مشارکت در مناسک اربعین، می توان تا حدی از دلایل موفق بودن و ناموفق بودن در برانگیختن مشارکت اجتماعی در وقایع فرهنگی مشابه آگاه شد.
1.عطش انباشتی تاریخی به زیارت عتبات در زمینه شیعی ایرانی:
یکی از عوامل انباشت عطش اجتماعی به زیارت عتبات در میان ایرانیان، ایجاد مشکلات جدی چهل ساله در تردد آزادانه ی ایرانی ها به عتبات از سال 1971م(1350ش) و متوقف شدن کامل آن در سال های پس از جنگ تا سرنگونی صدام در سال 2003م(1382ش) بوده است.
2.سابقه تاریخی سنت زیارت عتبات در حافظه جمعی:
سابقه سفرهای زیارتی در حافظه تاریخی ایرانی شیعی، بخشی از حافظه جمعی و فرهنگ دین عامه و همچنین بخش هایی از سبک زندگی حاکمان بوده است. حتی در دوره هایی از تاریخ، شهرهای مقدس شیعی تحت حکومت ایرانی ها قرار داشتند و این باعث وحدت ی و در نتیجه ی آن پیوستگی ها و اشتراکات فرهنگی می شد.
3. همپوشانی دین عامه و دین رسمی:
دین عامه، نوعی مستقل از تجربه ی دینداری است و دارای ادبیات، عناصر، مناسک و باورهای مشخصی است که در زمینه های فرهنگی و جغرافیایی و دینی مختلف به صورتی یکسان نمود می یابد. اما دینداری رسمی، مطابق با معیارهایی است که نهاد رسمی دین برای دینداری مشخص می کند.
آنچه اربعین را به پدیده ای خاص از منظر اجتماعی تبدیل کرده و این خاص بودگی خود را در میزان استقبال از این پدیده به رخ می کشد، هم پوشانی دو میدان دین عامه و دین رسمی در خصوص این پدیده ی خاص است؛ زیرا این هم پوشانی مخاطبان هردوگروه را به یک پدیده ی واحد دعوت می کند. به این ترکیب باید مشارکت فعالانه ی حاکمیت و رسانه های تبلیغاتی رسمی نظیر صداو سیما و سایت های خبری دولتی و حاکمیتی و حتی مشارکت مستقیم خود مسولان را اضافه کرد.
4. دین عامه عراق، دین عامه ایران، دین عامه جهان:
هم پوشانی این سه قالب از دینداری عامه بر یکدیگر، توانسته است مخاطبانی از هر سه حوزه را به این منسک جلب و جذب کند. در واقع منسک اربعین به مثابه پلی میان فرهنگی مبتنی بر یک منسک مذهبی، توانسته است جوی هایی از این سه حوزه ی متفاوت فرهنگی را به یکدیگر متصل کند تا سیلی خروشان و روبه گسترش از مخاطبانی با زمینه ها و خاستگاه های متفاوت را در یک جا و در یک زمان گرد هم آورد.
5. فرم متمایز:
فرم پیاده روی، به عنوان فرمی متمایز در مناسک دینی، عامل جذب است. علاوه بر فرم پیاده روی، شرکت جمعی و خانوادگی آن و همچنین در فضا و فرهنگ متفاوت و در بازه ی زمانی مشخص و محدود، بر میزان اثرگذاری این فرم بر جلب توجه مخاطبان میلیونی می افزاید.
6. هزینه ی اقتصادی اندک و افزایش شمولیت:
از دلایل هزینه ی اقتصادی اندک برای این سفر می توان به نزدیکی کشورمان به عراق و وجود مرزهای گسترده و در دسترس زمینی، سهولت سفر با انواع وسایل نقلیه و ایجاد تسهیلات برای گرفتن گذرنامه با مبلغ اندک و کمترین میزان طی روندهای بروکراتیک اشاره کرد. علاوه بر این آداب و رسوم موجود در بطن این منسک مانند مهمان نوازی، حرمت زوار، نذر پذیرایی های متعدد و همچنین تامین محل استراحت زوار توسط میزبانان عراقی، هزینه ی این سفر به شدت کاهش یافته است.
7. نزدیکی فرهنگی:
نزدیکی فرهنگی میان ایران و عراق در جنبه های گوناگونی از زندگی روزمره بروز یافته است: غذا، نوشیدنی، تقویم زمانی دینی، مکان های مقدس، خانواده محوری، جایگاه اجتماعی سادات و. این نزدیکی فرهنگی عاملی است که تعاملات فرهنگی را تسهیل کرده و زمینه را برای شکل گیری چنین مناسکی آماده می کند.
مقدمه
با ظهور و گسترش صنعت ارتباطات و در امتداد آن اینترنت به عنوان شبکه ی ارتباطی و اطلاعاتی جهانی، فضای جدیدی در عرصه ی زندگی به وجود آمد که می توان با عناوینی همچون فضای دوم و فضای مجازی از آن یاد کرد. این فضای جدید به دنبال پیشرفت فزاینده فناوری هایی که تصور تغییر جهت بین دو فضایی شدن را بیش از پیش نامحسوس و غیر طبیعی زدایی می کنند، به تدریج اامات، قواعد، هنجارها، الگوهای کنشگری، تعامل و ارتباطات نمادین، نهاد ها، اجتماعات، ارزش ها و ضد ارزش های فضای این جهانی را در خود به شکلی شبیه سازانه برمی سازد (عاملی, 1391).
فلسفه فضای مجازی
گستردگی و همه گیر شدن فضای مجازی، ضرورت اندیشه و پی بردن به کنه فلسفی آن را ایجاد کرده است. با ظهور فضای مجازی نظام زندگی تغییر کرد و ما را با نظام واره های جدیدی مانند واقعی-مجازی گرایی، واقعی مجازی بودگی و واقعی مجازی شدن مواجه کرد. وقتی ما معتقد به این نظام واره های جدید باشیم دیگر مدل روابط اجتماعی را براساس مدل ارتباطات چهره به چهره تعریف نمیکنیم، بلکه میتوانیم آن را حتی برمبنای ارتباط غایب با غایب نیز تعریف نمود (عاملی س. , سلسله نشستهای سخنرانی کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی تحت عنوان فلسفه فضای مجازی», 1395).
اثر فلسفه بر زندگی و نظام حکمرانی زندگی بسیار گسترده است، از همین منظر پذیرش نظام واره جدید ترکیبی فضای واقعی و مجازی عرضه جدیدی برای تگذاری در فناروی اطلاعات و ارتباطات را ایجاد می کند. در این نگرش جدید منطق متفاوتی از فهم و عمل بر زندگی انسان شکل می گیرد عرصه ارتباطات زندگی را از ارتباطات حاضر با حاضر به ارتباطات غایب با غایب و حتی سطح سوم ارتباطات یعنی ارتباطات غایب با غایب توسعه می دهد (عاملی س. , سلسله نشستهای سخنرانی کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی تحت عنوان فلسفه فضای مجازی», 1395).
یکی از نگاه های فلسفی موجود به فضای مجازی هستی شناسی است. هستیشناسی بیشتر به این توجه میکند که یک هستی را از هستی دیگری متمایز کند؛ یعنی ذات شناسی میکند. فضای مجازی در مقایسه با فضای فیزیکی ذات متفاوتی دارد پس میتوانیم بگوییم در اینجا دو فلسفه داریم. فلسفهای که معطوف به جهان فیزیکی و جهان واقعی هستی است و یک هستیشناسی که ناظر بر وجود مجازی است. ذات مجازی، ذاتی غیر مرکزی و همهجا حاضر است ولی ذات فیزیکی، ذاتی مرکزی و فقط در اینجا حاضر است و در جای دیگری نیست. ما با دو وجود فیزیکی و مجازی سروکار داریم. نحوه اثبات قضایای فلسفی در مکاتب مختلف و با رویکردهای مختلف فرق میکند. فلسفه در اینجا قدرت بالایی دارد چون من فکر میکنم نگاه آنتولوژیک پایه آن نگاه فلسفی را میسازد. نقشی جدی دارد چون میتواند منطق آن محیط را درک کند.نگاه فلسفی پیامدهای عملی زیادی دارد اگر کسی ماهیت هستی فلسفه فضای مجازی را درک کند و تمایزات آن را با ماهیت فیزیکی بداند نوعی نظام حکمرانی دیگری را تعریف میکند (عاملی س.، 1397).
با ظهور فضای مجازی، در بخش های مختلف جهان تغییرات بنیادینی رخ داد؛ یکی از این تغییرات و تحولات که در این مطلب به آن اشاره می کنیم، در زمینه ی شهرت بود که در ادامه به تاریخچه ی شهرت پیش از فضای مجازی و پس از ظهور آن می پردازیم.
ادامه مطلب
مقدمه
اربعین، پدیده ای است که در میان مذاهب ظهور و بروز یافته است؛ اما اثرها و پیامدهای آن منحصر به میدان مذهب نمی شود. این پدیده، پیامدهای جدی دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی داشته است و خواهد داشت. از طرفی دیگر پیش بینی می شود که این پدیده ی عظیم در حال شکلگیری، در آینده ی نزدیک، یکی از متغیرهای تاثیرگذار در سطح معادلات ی و مبادلات فرهنگی و تحولات اجتماعی منطقه در پنج سطح تحلیل مناطق مرزی غرب کشور، مرزهای ملی، ابعاد منطقه ای، کشورهای اسلامی و در نهایت معادلات بین المللی خواهد بود (سلیمانیه, 1397)
بازنمایی رسانه ای پدیده ها در عصر رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی می تواند به شکل گیری واقعیتی فربه و متفاوت از واقعیت پدیده ها در جهان خارج کمک کند. هر پدیده ای که در سطح بین المللی به هر دلیلی ارزش خبری می یابد، بالقوه می تواند موضوع یک تحریف رسانه ای واقع شود که متاثر از شرایط زمینه ای و اهداف پنهان فرهنگی و رسانه ای عمل کند (امین, 1397).
به علت اهمیت این پدیده ی جهانی، مطالعه ی آن ضروری است. در این مطلب به طور اختصاصی به چرایی احتمالی افزایش تصاعدی میزان مشارکت در اربعین میان ایرانیان و همچنین بعد رسانه ای آن و انحرافات رسانه ای که در این زمینه رخ می دهد، می پردازیم. همچنین در آخر به بعد فردی شده ی رسانه ای آن و بازنمایی در شبکه های اجتماعی، اشاره می کنیم.
ادامه مطلب
تکینگی فناوری(singularity technology)، فرضیهای است که پیشیگرفتن هوش مصنوعی از بشر به وسیلهی ادغام هوش مبتنی بر کربن و سیلی به شکل یک آگاهی واحد جهانی را پیشبینی میکند. چون تواناییهای چنین هوشی ممکن است قابل درک نباشند، اتفاقاتی که بعد از تکینگی فناوری میافتند ممکن است پیشبینی ناپذیر باشند.
ادامه مطلب
تاریخچه و تعریف میمها
پل ژیل معتقد است که یک میم در واقع یک نماد فرهنگی یا ایده اجتماعی است که انتقال مییابد. یک میم مانند یک ویروس، عمل کرده و از شخصی به شخصی دیگر به سرعت سرایت میکند و یک اندیشه یا شیوهای خاص از زندگی را منتقل میکند. از آنجا که میم ها خیلی سریع و گسترده پخش می شوند، آنها اغلب به نشانه های فرهنگی تبدیل می شوند.
اندیشه میمها اولین بار توسط ریچارد داوکینز در سال 1976 طرح شد. وی در اواخر کتاب خود تحت عنوان ژن خودخواه، اصطلاح میم بر وزن gene(ژن) را مطرح کرد. او میم را از روی عمد بر وزن جین(ژن) به کار گرفت تا طبیعت خودتکثیری ایدههای فرهنگی را توصیف کند. میم شامل یک واحد اطلاعاتی یا آموزه رفتاری ذخیره شده در مغز است و به وسیله تقلید از یک ذهن به ذهن دیگر منتقل میشود. از منظر داوکینز ایدهها، نغمهها، نظریههای علمی، مذاهب و.، همه میتوانند مشمول یک میم باشند. در اینفوگرافیک زیر، با تاریخچه میمها به صورت تصویری و خلاصه آشنا میشویم:
ادامه مطلب
مقدمه
اینترنت برای ما چیزی خارج از واقعیت نیست، بلکه بخشی از آن است. ما از اینترنت استفاده نمیکنیم؛ بلکه در آن زندگی میکنیم. با ظهور و توسعهی تکنولوژی، همزمانی روابط متقابل ملی و بینملی، محلی و شرایط، تأثیرات و تحولات جهانی» باعث شکلگیری آگاهی جدید و در ادامه هویت جهانی در نسل جدید شده است. با نسبی و ممکن شدن همه چیز، مرز مشخص بین مکانهای واقعی در زندگی روزمره و مکانهای مجازی در جوامع آنلاین از بین رفته و ادغام شده است؛ این انحلال مرزها منجر به ایجاد فرهنگهای چندرگه و در ذیل آن هویت ترکیبی در چارچوب جهانیسازی میشود(فیکس، 2016).
در این یادداشت ضمن بیان ویژگیهای فرهنگ چندرگه و ترکیبی، به تعریف و علت ایجاد هویت ترکیبی در میان نسل جدید، ویژگیهای هویت رسانهای شدهی آنها و در نهایت هویت ترکیبی دینی به عنوان یکی از مصداقهای هویت ترکیبی، میپردازم.
ادامه مطلب
درباره این سایت